در اين نوشتار نويسنده تلاش کرده تمهيداتي که يک شرکت در فرايند راهاندازي و مديريت مرکز داده خود بايد ازنظر بگذراند معرفي، مرور و ارزيابي کند و توضيحي در مورد اجراي راهکارها ارائه دهد. راهاندازي يک مرکز داده ماژولار جديد به معناي چندين ماه تلاش براي آمادهسازي و همکاري است. درواقع، تولد يک مرکز داده جديد براي پشتيباني از اطلاعات اتفاقي است همزمان و مقارن با روز افتتاح يک شرکت. بااينحال، مسئوليت حفظ و نگهداري ازآنچه راهاندازي شده بيش از همه بر عهده دارنده امکانات است. دراينبين سازنده ماژولار که وظيفه جذب مشتريان را دارد، زمان و تلاش زيادي صرف آموزش و اطمينانبخشي به دارنده امکانات ميکند تا او لزوم راهاندازي يک مرکز داده قوي را درک کند.
بررسي تمامي سيستمهاي آمادهبهکار
براي مرکز داده ماژولار، راهاندازي فرايندي که کارايي همه عملکردهاي سيستم را ثابت ميکند از کارخانه آغاز ميشود. در طي اين فرايند و در همان حال که بخشهاي مختلف اين ماژولار در حال بررسي هستند، مدير مرکز داده ماژولار با شخص سومي که نمايندگي دارنده اين مرکز را بر عهده دارد ارتباط برقرار ميکند.
مرکز داده ماژولار، پيش از آنکه به دفتر موردنظر فرستاده بشود در کارخانه کنترل ميشود. چنين اقدامي بدين منظور انجام ميشود که مونتاژ کردن فرايندي پيچيده است که در آن بايد از عدم وجود حفره، کارايي سيستمهاي الکتريکي، صحت تمامي اتصالات و هماهنگي تمامي بخشهاي ديگر اطمينان حاصل شود. کارهايي که بدون وجود يک تکنسين مجرب و کار بلد امکانپذير نخواهد بود. ازآنجاييکه شناسايي و حل مسائل مهم اجزاي مرکز داده پيش از ارسال انجام ميشود، احتمال تغيير سفارش در زمان نصب و راهاندازي ثانويه کل سيستم بهشدت کاهش مييابد.
توجه به محدوديتها
فروشنده تيم مرکز داده تنها زماني بهصورت رسمي راهاندازي و نصب اجزاي يک ماژولار را شروع ميکند که همه اجزاي آنها به محل نهايي و اصلي خود فرستادهشده باشند. تکنسينها تلاش ميکنند با شبيهسازي موقعيتهاي مختلف دستگاه را در شرايط سخت و آسان کاري موردسنجش قرار دهند. در اين حالت گاه سيستم را در بدترين و پرفشارترين حالت ممکن قرار ميدهند تا واکنش و نحوه عملکرد آن را مشاهده کنند. پسازاين، بانکهاي بزرگ اطلاعاتي براي ايجاد شرايط مشابه با زماني که تمامي امکانات و ابزارهاي اين فناوري اطلاعاتي راهاندازي شد به سيستم وارد ميشوند تا کارايي سيستم در تمامي حالات بررسيشده باشد. در کنار تأييد راهاندازي سيستم، اين آزمايشها به دارنده مرکز داده چشماندازي از محدوديتها و تواناييهاي سيستم راهاندازي شده ميدهد، اين امر او را با ظرفيتهاي رشد و توسعه سيستم در آينده آشنا ميکند. سيستمهاي الکتريکي نيز تحت انجام آزمايشهاي مختلفي قرار ميگيرند، بنابراين هر دو سيستم مکانيکي و الکتريکي يکبار ديگر بعد از نصب سرور و ساير ابزارهاي IT بررسي ميشوند. بسته به سايز مرکز داده، فرايند راهاندازي آن 2 الي 6 هفته زمان ميبرد. در اين مدتزمان، مدير پروژه بايد نحوه کار کردن با سيستم را به مديران آموزش دهد.
در مقام قياس، پروتکل معمول براي راهاندازي يک مرکز داده نسبت به مرکز داده ماژولار فراگيري کمتري دارد. ازآنجاييکه واحدهاي کانتينري پيشازاين طراحيشدهاند و استانداردهايي تعيينشده دارند، از انعطافپذيري کمتري براي انطباق و هماهنگسازي با موقعيتهاي ويژه يا نيازهاي واحدهاي مختلف سيستم برخوردار هستند. علاوه بر اين، زمان بيشتر و پول بيشتري براي حل مسائلي که در واحدهاي طراحيشده رخ ميدهد نياز است. مرکز داده ماژولار، در مقابل بهراحتي قابليت انطباق و تغييرپذيري با موقعيتهاي ويژه دارد. همچنين اين سيستم در زمان نياز کارفرما بر ايجاد تغيير در بارگذاري دادهها از قابليت دوباره راهاندازي برخوردار است. علاوه بر اين، ماژولار مرکز داده ضمن حفظ کارايي تمامي ابزارهاي خنککننده خود را همزمان با تغييرات فصلي انطباق ميدهد.